بار دیگر ترور و انفجارات٬ این بار نه در عراق و سوریه و لیبی که مدتها است از فرط «وفور» جنبه خبری خود را برای رسانه های اصلی جهان از دست داده است٬ که در ترکیه ٬نفس در سینه ها را حبس کرده است.
سرانجام این دور از عملیات های تروریستی در ترکیه٬ خاورمیانه را بیش از پیش به ناامنی کشانده است. عزم دولت فاشیست ترکیه٬ به گسترش سرکوب و ارعاب به بهانه مقابله با تروریسم٬ ترور و بمب گذاریها در این کشور اروپایی٬ عضو ناتو و نامزد عضویت در اتحادیه اروپا و با دولت متحد بورژازی غرب٬ بار دیگر فضایی از هراس را بر منطقه حاکم کرده است.
این ابعاد ترور و ارعاب و تعداد کشته شدگان و قربانیان نیست که دامنه تاثیر گذاری وضعیت ترکیه در خاورمیانه و جهان را معلوم میکند. سرنوشت ترکیه مستقیما به معادلات قدرت در آمریکا و اروپا٬ به تعیین تکلیف توازن قوای موجود در صفوف
انتخابات مجلس دهم به پایان رسید، تیر خلاصی به هرچه اصلاح طلب و اصلاح طلبی در ایران بود زده و جنازه این مرده را تماما روانه گورستان کرد! ماحصل، باند روحانی و رفسنجانی دست بالاتری پیدا کردند و از رقبای به اصطلاح تندروتر جلو زدند.
تبلیغات حکومتی در مورد تعداد شرکت کنندگان، اغراق کرده باشند یا نه، تفاوتی نمی کند. در ضدمردمی ترین مقطع حکومت محمد رضا پهلوی و در اوج سکوت گورستانی و انزجار همگانی از ساواک و دستگاه سلطنت و مضحکه های درباری او، همیشه رعایای ”جاوید شاه“ گو و طیفی از گماشتگان، اساتید بادمجان دورقاب چین، و نان به نرخ روز خور بودند که مراسم های ملوکانه شاه و مجلس را گرم نگاه دارند.
معادل استاید و شخصت های سیاسی و هنری چون زیبا کلام ها، فرخ نگهدار ها و مهناز افشار ها و ... همیشه هستند که برای خود در چنین مقاطعی، میدان ابراز وجود و دلقک بازی برای گرم نگاه داشتن مضحکه ای که با هیچ معیاری نمی توان نام آن را
کردستان عراق تحولات مهمی را از سر میگذراند. اعتراضات وسیع و رو به افزایش توده مردمی که از حاکیمت دو دهه احزاب ناسیونالیست و عشیره ای کرد به ستوه آمده اند، حاکمان را به چالشی سرنوشت ساز کشیده است.
حاکمیت احزاب ناسیونالیست کرد در عراق، امروز به نقطه بحرانی خود رسیده است. احزابی که پس از دو دهه حاکمیت، بیش از هر زمانی بی لیاقتی و ناتوانی خود را بعنوان یک حکومت و یک دولت در قبول حداقلی از مسولیت در قبال جامعه، به اکثریت شهروندان در عمل ثابت کرده است. این شرایط بار دیگر سرنوشت کردستان عراق و آینده این جامعه را، روی میز هم احزاب ناسیونالیست و هم احزاب و سازمانهای کمونیست منطقه، آورده است.
بازی و دیپلماسی حزب دمکرات کردستان عراق، بارزانی و سایر شاخه های ناسیونالیست کرد، با ورق استقلال و رفراندم برای استقلال، استفاده از کارت استقلال و ”بی کشوری کرد زبانان“، انهم نه برای برداشتن کوچکترین قدمی در این راه، که اساسا
در حالیکه جهانیان تعداد جنازه های رو به افزایش هزاران هزار نفر از فراریان از سوریه، که در مرزها و دریاها، کودک و بزرگ به کام مرگ میروند، را می شمارد؛ در حالیکه جهان نظاره گر جمع آوری جنازه های روی دست مانده کودکان فراری از شمال آفریقا و خاورمیانه است، کودکانی که بر اثر گرسنگی و سرما و تحت فشار فقدان ابتدایی ترین امکانات زیستی در مسیر های فرار، در کمپ های پناهندگی و در مرزها تلف میشوند؛ در حالیکه با بهت و حیرت شاهد تکه پاره شدن مردم سوریه، این بار زیر بمب های ”بشردوستانه“ روسیه است، و در همان حال از نورافکن افتادن بر ”هویت خارجي“، ”ملي“ و ”اسلامی“، برچسب خوردن ”هویت قومي“ و ”اسلامي“ بر پیشانی هر تک جانور جانی، قاتل و تجاوزگری به زنان و کودکان در این و آن گوشه جوامع غربی، به هراس می افتد؛ در این تنگنا که بشریت بغض و خشم خود از جهان سراسر به لجن و تباهی کشیده شده موجود را فرومیخورد، در همان حال پرواز شبح دورنمای آینده ای سیاه تر و خونين تر از گذشته بر فراز سرش، او را به تسلیم
نه مجلس جمهوری اسلامی مجلس نمایندگان مردم است. نه چند دهه دعوا بر سر کرسی های آن ربطی به دمکراسی پارلمانی غرب بعنوان ابزاری برای کانالیزه کردن اعتراض پایین به سمت بالا، با همه عقیم ماندن پارلمانتاریسم در خود جوامع غربی، دارد. نه توده مردم ایران، با همه امکان گرایی که خصلت همه جوامع است، هرگز توهمی نسبت به اینکه آبی از این مضحکه به نفع آنها گرم شود، داشته اند. با این وجود نگاه به شمایی کلی از وضعیت امروز کمپین های ”انتخاباتي“ مجلس و مباحث حول آن، خالی از تفریح نیست! گفته میشود که یک ماه به انتخابات مانده، ناگهان در کمال بهت و حیرت اصلاح طلبان، بیش از ۹۰ درصد از نامزدهای آنان رد صلاحیت شدند. در گرما گرم ”له له“ زدنهای خانمان مدافع ”تغییر چهره مردانه مجلس“ و مسخ شدگان ترهات مقام معظم در مورد علاقه ایشان به شرکت مخالفین نظام در این انتخابات معین، فقط صلاحیت ۳۰ نفر از اصلاح طلبان تایید شد. به گِل نشستن چندباره بَلَم شکسته ”اصلاح طلبان بی ادعا“ به جای خود، حال آقای نگهدار و خانم خراسانی جداً باید این روزها
بررسی واکنش راسیستی نسبت به آزار جنسی زنان در اروپا- مصاحبه مینو همتی با ثریا شهابی
مقدمه: متنی که میخوانید٬ گفتگوی مینو همتی با ثریا شهابی مدافع حقوق زنان و کودکان و از فعالین سیاسی مارکسیست ساکن بریتانیا است٬ در مورد رویدادهای سال نو در آلمان٬ بررسی واکنش راسیستی به اذیت و آزار جنسی زنان در اروپا و نقش جریانات اسلامی٬ که ژانویه ۲۰۱۶ از تلویزیون رهایی زن پخش شد. این متن٬ بر مبنای مصاحبه تلویزیون رهایی زن٬ پیاده٬ ادیت و تدقیق شده است.
مینو همتی: لابلای گزارشات جشن و سرور تحویل سال، تعرض سازمانیافته به زنان در شهر کلن و چند شهر دیگر آلمان برجسته شده است. این واقعه عواقب متعددی را بدنبال داشت که در برنامه امشب در گفتگو با ثریا شهابی آنها را مورد بحث و
کمونیسم و دانشگاهها در ایران از موضوعات همیشه داغ سیاسی بوده است. به بهانه یک اظهار نظری کمی قدیمی نگاهی به موقعیت امروز آن بیندازیم.
۹ شهریور ماه امسال، معاون فرهنگی وزیر علوم طی سخنرانی در یکی از مراسم دولتی ـ دانشگاهی، فرمودند که "دانشگاه پادگان نیست که ...". این ها مقدمه چینی برای داغ کردن بساط انتخابات از نیمه اول سال بود.
مابقی توضیحات اهمیت چندان زیادی ندارد. آنچه که مهم است، زیر آبی رفتن معاون وزیر مربوطه و خزیدن شبانگاهی او به درون سنگری آشنا است! سنگر آشنا "دانشگاه پادگان نیست"، متعلق به "دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب" یا همان "داب" معروف سالهای ٨٤ تا ۸۶ را چه کسی ممکن است از خاطر برده باشد!
پاسخ به يک پرسش از ثريا شهابي
حکمتيست: بعضا ادعا مي شود که تحت شرايط حاکميت جمهوري اسلامي، مشارکت زنان در انتخابات مجلس را بايد به فال نيک گرفت، چراکه امکاني بدست ميدهد که سر صحبت از حقوق پايمال شده زنان باز شود و زنان امکاني براي ابراز وجود و حرف زدن پيدا کنند. برخی ادعا میکنند که: بالاخره فضايي بوجود آمده است و نبايد عليه آن موضع تند گرفت. برخي هم ميگويند که شما شرايط را با دقت نمي بينيد و امکان گرايي را تشخيص نميدهد. در کلام آخر گفته میشود که: زنان اگر از اين مشارکت و سهم خواهي در قدرت دست آخر سودي هم نبرند، متضرر هم نخواهند شد! پاسخ تان به این ادعا ها چی است.
نگاهی به جهان سراسر به آشوب کشیده شده٬ از پاکستان و نیجریه تا پاریس و لندن و سوریه و عراق و لیبی٬ از آمریکا و جهان ”اروپا محور“ تا پرت ترین گوشه جهان ”پنهان“ و ”منزوي“ از دید رسانه ها٬ سرتاسر صحنه هولناک آینده ای سیاه تر٬ تباه تر و ناامن تر از گذشته را در مقابل بشریت گذاشته است. این برجسته ترین مشخصه از جهان پسا جنگ سرد و به ظاهر ”آزاد و رسته از خطر سوسیالیسم و کمونیسم“ است.
شکاف جهانی و دو قطبی ”اسلام ستیزی“ و ”اسلام پناهي“ که امروز به بهانه مهار ”تروریسم داعش“ در کمپ بورژوازی غرب به رهبری هیئت حاکمه آمریکا شکل گرفته است، جلوه ای نه پایدار بلکه بسرعت گذرا از تقابل های اصلی در جهان پسا جنگ سرد را در مقابل صحنه گذاشته است. دو قطبی که یک طرف آن صفی ایستاده است که با زدن برچسپ ”اسلامي“ بر سینه جنین٬ نوزاد و کودک و پیر و جوان جمعیت بیش از یک و نیم میلیارد نفر از انسانهای کره خاکی٬ بر سینه کسانی که تصادفا در آسیا و آفریقا متولد شده و یا زندگی میکنند٬ تلاش میکند که با انگشت، ”دشمنان جهان متمدن“ را نشان دهد! صفی که
۱۸ دسامبر ۲۰۱۵ ٬ شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه سوریه را تصویب کرد. محور این قطعنامه٬ بیش از هرچیز توافق برسر کنار آمدن با اسد و میدان دادن به روسیه برای شرکت مستقیم در «مدیریت بحران خاورمیانه»٬ است. محتوای «شترگاوپلنگ» این توافقات٬ تشکیل یک «دولت وحدت ملی» در سوریه متشکل از گروههای اپوزیسیون و دولت بشار اسد است. بعلاوه و مهمتر٬ تعیین جایگاه جغرافیایی داعش در خاورمیانه٬ از دستآوردهای واقعی این توافقات است.
تشکیل «دولت وحدت ملی» در سوریه٬ متشکل از دستجات اپوزیسیون و دولت حاکم٬ و شکل گیری دولتی موزاییکی٬ قومی و مذهبی چون عراق٬ در حالیکه بشار اسد در قدرت است٬ توهم پوچی بیش نیست. دولت دست ساز و موزاییکی عراق٬ فقط و فقط میتوانست با «رژیم چنیج» ناتو و حذف فیزیکی صدام ممکن شود٬ نه علیرغم آن! این توافقات٬ تنها و تنها یک رکن عملی شدن دارد. آن هم تعیین جایگاه جغرافیایی داعش در خاورمیانه٬ توافق داخلی قدرت های بزرگ بر سر محدود کردن دامنه
انتخابات پارلمانی ترکیه که در فضایی از رعب و انسداد رسانه ها و ترور و بمب گذاری برگزار شد٬ با نتیجه غیرقابل پیش بینی به نفع حزب اسلام گرا و دست راستی اردوغان به پایان رسید. به این ترتیب و با گرو گرفتن امنیت مردم٬ دمکراسی با غلبه ترس بر خوش بینی٬ پیروز شد و بالهای خود را برفراز ترکیه به حرکت درآورد .
"انتخابات" به پایان رسید٬ "نمایندگان مردم " به این ترتیب و در این شرایط "انتخاب" شدند و همراه خود خوف و ابهام بیشتر نسبت به آینده ترکیه و منطقه را جایگزین فضای آزادیخواهانه و ترقیخواهی قبلی کردند.
اردوغان این پیروزی را نشان آن دانسته است که: "مردم ما واضحا در انتخابات اول نوامبر نشان دادند که عمل و توسعه را بر مجادله ترجیح می دهند. رای دهندگان آرزوی قوی خود به وحدت و یکپارچکی را ثابت کردند".
"بیانیه مجلس بی فایده است٬ برجام باید رد شود٬ دولت به جای پاسخ به اشکالات فنی منتقدان کلی گویی میکند". از سخنرانی حاج حسین شریعتمداری در "تحصن غیرت"٬ تحصن مخالفین برجام، در مقابل مجلس. به گزارش رجانیوز جمعه ۱۰ مهر
"متن پیامی از دفتر مقام معظم رهبری به دست من رسیده است قرائت شد و اعلام کردیم که با توجه به این پیام اطاعت امر خواهیم کرد. در این پیام آمده است که: صدای شما به مسئولان رسید و پیام شما را دریافت کردند. ادامه این تحصن به مصلحت نیست." به گزارش سایت مشرق روز ۱۱ مهر
به این ترتیب٬ با تصویب "برجام" در مجلس٬ و در واقع تصویب محتوای کامل توافقنامه فروردین ماه "گروه پنج به اضافه یک" با دولت روحانی در سویس و با پایان یافتن رسمی "کمپین اتمی"، تحصن شش روزه "غیرت علیه برجام" هم به پایان رسید