برای بدام انداختن حیوانات موذی، شکارچیان از نوع خاصی از تور بعنوان تله استفاده میکنند که حیوان مربوطه با قدم گذاشتن در آن موجب جمع شدن دو طرف ریسمان تور و بدام افتادن خود میشود. ما بدون اینکه توری برای ابوالحسن بین صدر پهن کرده باشیم او با وارد شدن به میدان اظهار نظر در مورد مسئله مقاومت کوبانی و یادآوری مقاومت در کردستان ایران در زمان صدارت ایشان، خود را در چنگال تور زخیمی گرفتار کرده است.
بنی صدر، رئیس جمهور حذف شده جمهوری اسلامی ایران، شاید جزو آخرین عناصری باشد که صلاحیت یافتن راه حلی برای مصایب مردم کردستان ایران را دارد. این را خود خوب میداند، از این روست که از راه "چاره جویی" برای یافتن کمک به کوبانی وارد شده است تا از یک طرف جایگاه خود در تحرکات "داعش ایران" سی و چند سال پیش در کردستان ایران را پنهان کند و از طرف دیگر همان سیاست را علیه مقاومت امروز کوبانی در مقابل توحش داعش، از در دیگری وارد کند.
تصور نمی شود که در میدان وسیع بازیگران منطقه ای و جهانی بر سر آینده خاورمیانه، اظهار نظرها و مشورت های بی مایه امثال بنی صدر، خریداری داشته باشد. اما از آنجا که بنی صدر به بهانه یک اظهار نظر در مورد کوبانی، تاریخ جنگ خود و خمینی علیه انقلاب ناتمام ٥٧ و مقاومت انقلابی در کردستان ایران در اوان شکل گیری جمهوری اسلامی ایران را تحریف میکند، و جالب تر اینکه به نحو شعبده بازانه ای شخص ایشان بعنوان قهرمان آن تاریخ از کلاه بیرون می جهد، گفته های بنی صدر را نباید بدون پاسخ گذاشت.
بنی صدر البته با دلگرمی از غش و ضعف کردن صف وسیعی از بورژوا ـ ناسیونالیست های ایرانی به دامان "مقام معظم رهبری" و دولت "امید و اعتدال" با آرزوی گسترش میدان عمل سیاسی ـ نظامی و اقتصادی جمهوری اسلامی در خاورمیانه، و با این توهم که ریشه شاهدان زنده تجربه جهاد خمینی علیه مردم آزادیخواه در کردستان ایران خشکیده باشد، هر دروغی که ممکن باشد را سرهم بندی میکند و تلاش میکند که آن را بعنوان تاریخ به خورد خوانندگان خود بدهد.
او در پاسخ به سوالهای مصاحبه ای تحت عنوان "کوبانی و کرد" که ۱۶ مهر ۹۳ در در سایت انقلاب اسلامی منشر شده است، پس از قلم فرسایی در باب ناسیونالیسم قرن و خصلت های تفرقه افکنانه آن، که طبعا ناسیونالیسم در اپوزیسیون و نه در قدرت های حاکم را میفرمایند، بطور خلاصه میگوید که:
در کوبانی مقاومت مسلحانه بی معنی است، دست به اسلحه بردن توسط محرومین در هرجامعه ای، و در این مورد مردم کرد زبان، حتی علیه داعش بی معنی است. بی فایده و مضر است! این را کردستان ایران زمان زمامداری کوتاه او تجربه کرده است. همه محرومین و از جمله در کردستان ایران و سوریه و ترکیه باید تسلیم قدرت های حاکم باشند. ایشان که خیلی مخالف دخالت هرنوع نیروی خارجی بخصوص "امپریالیستی" است در بن بست پس چه باید کرد! و این نسخه نجات بخش که مردم کوبانی که نباید دست به اسلحه ببرند و دخالت نظامی آمریکا و ناتو هم که تجربه لیبی و عراق و سوریه را پشت سر دارد و در مقابل پس چه باید کرد، سراسیمه یافتم یافتم دخالت هندوستان را بهترین گزینه برای حل مسئله کوبانی و مقابله با داعش میداند.
نسخه او در مورد داعش و کوبانی بیشتر به جوک شباهت دارد تا یک اظهار نظر رسمی! کسی که حداقلی از تقابل های محلی وبین المللی و بعلاوه فاکتور دخالت های از پائین در تجربه انقلابات مصر و تونس و امروز مقاومت انقلابی و سکولار در کوبانی را در مقابل خود دارد، نسخه بنی صدر را جدی نمی گیرد. این را باید بی هیچ دلیلی به او بخشید. این نه راه حل بلکه حرفی برای خالی نبودن عریضه است و در واقع سر ریسمان تله ای است که بنی صدر با آن خود را به دام مسئله کردستان ایران و نقش او و جهاد جمهوری اسلامی علیه مقاومت انقلابی مشابه کوبانی، در کردستان ایران، در سی و هفت سال پیش میاندازد.
همه اظهار نظرها در مورد کوبانی و نسخه های هالیودی پیچیدن برای نقش نجات بخش هندوستان، برای تغییر مبحث به حکم جهاد داعش های وطنی به رهبری ایشان به کردستان ایران است.
میگوید که: "مردم در کردستان ایران نباید در انقلابی که با گل بر ارتش پیروز شد، مسلح می شدند."
این دروغی بیش نیست. مردم پیش از کردستان در تهران و سایر شهرهای ایران مسلح شده بودند. قیام و تخلیه پادگانها توسط نیروی های انقلابی بدون دستور خمینی و غلیرغم مخالفت او که دستور قیام نداده است، در تهران صورت گرفت. ۲۲ بهمن و تسلیم شدن پادگانهای عشرت آباد و عباس آباد، و همچنین اعتصابات کارگران نفت، جایگاه تظاهراتهای تاسوعا و عاشورا و فراخوان های شبکه مساجد را جارو کرد.
حکومت پهلوی نه با گلباران ارتش و ترهاتی از این دست که با قیام سرنگون شد. و این علیرغم توافقات در گوادالوپ برای دست بدست شدن قدرت بین شاه و خمینی بود. آقای خمینی و بنی صدر همانقدر وارداتی و دست ساز پنتاگون و غرب اند که داعش امروز است.
میگوید که: به وساطت ایشان کومله و دمکرات قبول کرده بودند که اگر امام فرمان عفو صادر کند آنها اسلحه ها را زمین خواهند گذاشت.
بازهم دروغ میگوید. نه جمهوری اسلامی و امام آن و فرمانده کل قوای مسلح اش که عبارت باشد از آقای بنی صدر در چنین موقعیتی بودند که بتوانند مردم در کردستان ایران و سایر شهرهای ایران را خلع سلاح کنند و نه اجازه داشتند بعد از جنایات حمله به مردم بی دفاع و کشتار وسیع آنها در کردستان، شکر میل کنند و با زبان عفو دیالوگ کنند. بطور واقعی مسئله نه "عفو عمومی امام" و فرمانده کل قوا و خلع سلاح مردم مسلح در کردستان که مذاكره بين دو نیرو بود. یک طرف نیروهای اشغالگر جمهوری اسلامی و طرف دیگر نیروی مسلح توده ای که به چیزی جز خروج اشغالگران رضایت نمیداد. آقای بنی صدر فراموش میکند که نیروهایش که قرار بود تا سرکوب کامل کردستان چکمه از پا در نیاورند پس از ده سال جنگ در کردستان در مقابل مقاومت مسلحانه و توده ای مردم کردستان فلج شده بودند.
خرداد شصت و کودتای داخلی علیه جناحی از حاکمیت، که آقای بنی صدر در راس آن بود، همچنین موهبت الهی جنگ ایران و عراق، به حکومت آقای بنی صدر و شرکای آن امکان داد که با کشتارهای وسیع و براه اندازی هالوکاست های اسلامی مردم را در تهران و سایر شهرهای ایران خلع سلاح کتند و تشکل ها و احزاب و سازمانها و روزنامه هایشان را تماما جمع کنند. پروسه ای که بیش از ده سال به طول انجامید.
آقای بنی صدر در دفاع از داعش ۳۷ سال قبل در ایران که ایشان افتخار فرماندهی کل قوا آن را داشتند، خود را در تله سخنی گرفتار میکند. او که از صدور فتوا نرم علیه خطر موی سر زنان تا فرماندهی نظامی ارتش در حمله به کفار، در جنگ علیه دستآوردهای انقلاب فعالانه شرکت داشت، کسی که رئیس جمهور داعش های ایران بود، ناشیانه از کیس کوبانی برای توجیه جنایات آن دوره از تاریخ سیاه از حاکمیت خود استفاده میکند. تعارفات در مورد جنایات خمینی، که بیشتر رنجیدگی او از کودتای داخلی علیه ریاست جمهوری خود او است، را نباید جدی گرفت.
بنی صدر در مقامی نیست که صلاحیتی برای چاره جویی نجات کوبانی و مقابله با داعش داشته باشد. او چاره ای ندارد که خجولانه به دخالت ایران امید ببندد.
بنی صدر با تمام پرت و پلا گویی ها، یک واقعیت را خوب متوجه شده است. مقاومت انقلابی که در کوبانی علیه داعش در جریان است، از جنس مقاومتی است که در کردستان ایران توسط نیروهای کمونیست و آزادیخواه و مترقی علیه داعش های ایرانی در جریان بود. دفاع از کوبانی و مشروعیت دفاع انقلابی و انسانی و مدرن و متمدنانه آن، مهر باطلی است بر پیشانی حکومت دیروز آقای بنی صدر و شرکا او! بنی صدر با خامنه ای و روحانی در این تناقض شریک است.
ثریا شهابی
۱۴ دسامبر ۲۰۱۴