کلیت لایحه جدید "حمایت از خانواده" در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. این لایحه و بخصوص دو بند ٢٣ و ٢٥ آن موجی از اعتراض و انتقاد، حتی در بین خود مجلسی ها را هم بدنبال داشته است. عده ای آن را لایحه و قانون "ضد خانواده" ، منشا "تزلزل خانواده"، ضد زن و ارتجاعی دانسته اند.
بند ٢٣ این لایحه به مرد قانونا اجازه ازدواج مجدد بدون اجازه همسر اول را میدهد و بند ٢٥ مهریه زن را مشمول مالیات میکند. این قانون بعلاوه صیغه یا "ازدواج" موقت را بدون ثبت در دفاتر رسمی قانونی میداند و بعلاوه به زن اول "حق" میدهد که اگر مخالف تعدد زوجات همسرش بود مهریه اش را طلب کند و بر این مهریه البته مالیات تعلق خواهد گرفت.

موضوع چيست؟ اینهمه افسار گسیختگی در تعرض به حرمت انسان و حمله به کمترین نشانه ای از ایده برابری زن و مرد، از کجا ناشی میشود؟ ماهیت ضد زن و ضد انسانی احکام اسلامی بر همه روشن است. اما رژیمی که بر بشکه باروت خشم ضد اسلامی مردم نشسته است، رژیمی که ٢٩ سال است نتوانسته است جنبش رادیکال و ماکزیمال حق زن را با توسل به قتل عام یک نسل و شستشوی مغزی دونسل، خفه کند، حکومتی که با کمترین فشار اعتراضی مردم حاضر است از اسلامیت اش پوسته ای بیشتر برجا نگذارد، چرا چنین قوانین قرون وسطایی و جنگلی بر زندگی مردم ایران حاکم میکند؟
این واقعیت که امروزجمهوری اسلام موقتا با اعتراض وسیع و گسترده ای روبرو نیست، اینکه فعلا از قدرت حمله مردم خود را در امان میداند و توانسته است فرصتی بیابد و باز چوبه های دار و بساط عربده کشی های اسلامی و حمله به مردم و زنان را براه اندازد، یک واقعیت و یکی از دلایل صدور چنین لوایح و معجونات اسلامی است. اما دلیل صدور چنین لایحه فوق ارتجاعی تنها سیاسی نیست، هم سیاسی و هم اقتصادی است.
واقعیت این است که فقر، گرانی، محرومیت، بیکاری، بی درمانی و بی تامینی در ایران بیداد میکند و میلیونها نفر را برای تامین معاش به انواع کارهای شاق وطاقت فرسا و حتی فروش کلیه و پادوئی معاملات مواد مخدر وبه تن فروشی سوق داده است.
میلیونها زن و کودک بی تامین و گرسنه روانه خیابانها شده اند. میلیونها نفر در فقر مطلق برای تامین معاش روزانه در سراشیب سقوط به اعماق، برای تامین نان خانواده به هرکاری تن میدهند و تعداد زیادی برای خلاصی از جهنم فقر و نکبت اسلامی، خودکشی میکنند.
برداشتن هرچه بیشتر محدودیت های اسلامی در مقابل چند همسری و صیغه، یک راه حل اسلامی در مقابل جمعیت و سیع بیکاران و محرومین، زنان و کودکان، است. راهکاری که تنها به مغز معیوب رهبران اسلامی رسوخ میکند. این همان راهکار برده دارانه محمد رسول الله است که امروز از آستین دولت احمدی نژاد بیرون زده است.
فشار مطالبات برحق مردم برای برخورداری از یک زندگی انسانی و تامین حداقل شرایط زندگی، جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار میدهد. خیل عظیم فقرا و گرسنگان که نیمی از آنها زنان و دختران جوان هستند، جمعیتی که جنسیت شان کالاهای قابل معامله ای در بازار است از یک طرف، و اقلیت متمولی که قدرت تامین معاش بیش از چند خانواده را دارد، رهبران اسلامی را به راه حل اسلامی ازدواج مجدد بی قید و شرط و صیغه و "ازدواج موقت" تنها مشروط به ثروت، کشانده است.
جامعه ای که در آن ثروت و مکنت در گوشه ای تلمبار شده است و فقر و گرستگی اکثریت در گوشه دیگر، دولت تامین خانواده های بی تامین را به قیمت بردگی جنسی زن، بردوش خانواده های مرفه میاندازد. رئیس خانواده مرفه، مرد، میتواند در حمایت فرهنگ، قرآن و حکومت اسلامی، کالایی را مفت و ارزان بخرد! این کالا سکس زن است که با به بردگی کشاندن دارنده آن، در مقابل غدا و مسکن تصاحب میشود.
اطلاق ازدواج به تن فروشی اسلامی زن که آنهم در مناسبات برده دارانه صورت میگیرد، تغییری در واقعیت و ماهیت این معامله نمی دهد. در لایحه جدید ، همسر اول، جنس جاندار قبلا خریداری شده، میتواند در صورت عدم رضایت، قیمت اش را بازپس بگیرد و "مهر" اش را طلب کند و ساکت شود! با این لایحه، زن و دختر که از دولت نان و مسکن و بهداشت خود و بچه هایشان را میخواهند، کسانی که قبلا روانه بازار پررونق تن فروشی غیر قانونی نشده اند، را روانه این بازار میکنند. قرار است پاسخ هر زن و دختر بی تامین و فقر زده ای، به جای بیمه بیکاری و تامین اجتماعی، این باشد که برو صیغه شو! شوهر کن! امکانش هست، چرا که با لایحه جدید بر تعداد متمولینی که حق "ازدواج" با تعداد نجومی دارند افزوده شده است!
این لایحه، بخصوص بندهای تهوع آور اسلامی آن که سازماندهی تن فروشی آنهم در بازار برده فروشان است، قابل تصویب نهایی نیست. این برای رژیمی که یک روز از تعرض میلونها زن و دختری که سه نسل است سهم خود از یک زندگی انسانی را میدانند و آن را میخواهند، برای رژیمی که هرروز در معرض حمله جمعیت میلیونی مدافع حقوق انسانی زن است، رژیمی که 29 سال است برای ساکت کردن جنبش ماکزیمال و انسانی حق زن، انواع و اقسام دستجات پلیسی و زندان و میدان تیر تدارک دیده است، بازی با آتش است! دولت چاره ای حز عقب نشینی از طرح این لایحه "محمدی" خانواده ندارد.
اما در این میان موقعیت منتقدینی چون خانم عبادی که با هرکلام انتقادی خروارها اعتبار دروغین برای اسلام و صدرش کشف میکند، کمی اسفناک است. خانم عبادی بندهای مربوط به تعدد زوجات و لغو اجازه همسراول و عدم لزوم ثبت صیغه را خلاف اسلام دانسته، به فتوای تعداد دیگری از مراجع اسلامی رجوع میکند و میفرماید که تعدد زوجات در صدر اسلام منطقی و به خاطر بی تامینی مطلق زنان بوده است. و اگر کسی امروز به خانم عبادی ثابت کند که دولت احمدی نژاد هم به همان دلایل پیغمرش رسول خدا، در و دروازه تعرض به زنان و و تعدد زوجات برای ثروتمندان را باز کرده است، خانم عبادی باید حق زن را فدای تعلق خاطرش به رسول خدا و منطق تامین زنان و دختران کند و به طرفداران این لایحه بخصوص دو بند مورد نقدش تبدیل شود.
واقعیت این است که خانم عبادی شمشیر جنگی اش بد جوری زنگ زده است. این شمشیر هیچ جنگ واقعی نیست. میلونها زن و دختر سرکوب شده در ایران برای اسلام و فرمایشات پیغمبرش پشیزی ارزش قائل نیستند. جنبش حق زن در ایران، ضد اسلامی و مترقی و متمدن است. نمی توان با نقد این و آن ایت الله و مرجع تقلید به این و آن بند از لوایح ضد زن، هیچ رگه ای از اسلامیت در آن تزریق کرد.
ثریا شهابی
١٨ اوت ٢٠٠٨