ده سال پیش در چنین روزهایی در مقابل چشمان بهت زده جهانیان، هزاران نفر در نیویورک قربانی یکی از فجیع ترین عملیات تروریستی شدند و جهانیان از طریق صفحات تلویزیونها، لحظه به لحظه این عملیات مخوف را که منجر به متلاشی شدن هزاران انسان بیگناه شد، مشاهده کردند. بشریت متمدن از آمریکا تا ایران، از آفریقا تا خاوردور، با بازماندگان همدردی کردند و برای قربانیان گریستند. مردم در آمریکا قربانی تروریسم اسلامی شدند. و بلافاصله همچنانکه انتظار میرفت، هیئت حاکمه آمریکا و میدیای دست به سینه، ماشه و انگشت نشانه را به طرف میلیونها مردم بیگناه خاورمیانه، ایران و افغانستان و پاکستان و آواره گان فلسطینی، که خود قربانیان سنتی انواع تروریسم ها هستند، نشانه رفتند! و مگر کسی میتوانست، کارت اعتباری جدید و چندصد میلیارد دلاری غرب برای قتل عام و بمباران و تخریب، اعتباری که جنایت یازده سپتامبر آفریده بود، را مورد سوال قرار دهد.
یازده سپتامبر ده سال پیش، هزاران نفر قربانی تروریسم اسلامی شدند، و میلیونها نفر در هراس از بازتاب این جنایات و ترکش آن به سراسر جهان، در اضطراب فرورفتند. اضطراب از گسترش میدان عمل و رقابت تروریسم اسلام سیاسی و تروریسم دولتی غرب به ریاست آمریکا. در سراسر جهان، بخصوص در غرب و
شرق، جایی که سازماندهندگان مخوف ترین عملیات های تروریستی بر قدرت تکیه زده اند، مردمی که ظرفیت جنایت و آدم کشی هر دو طرف را خوب میشناسند، از همان روز نخست و در گرماگرم فاجعه، به سنگری دفاعی خزیدند. مردم در مقابل تهدیدات میلیتاریستی غرب با بمب های "هوشمند" و "مشروعیت" ایدئولوژیک دفاع از "مدنیت غربی در مقابل بربریت شرقی"، مشروعیتی که جنایت یازده سپتامبر برای قطب مقابل آفریده بود، به انصاف رقیب در "انتقامجویی"، دخیل بستند. و بازماندگان فاجعه یازده سپتامبر، در مورد "ابعاد عملیات تلافی جویانه" طلب رعایت انصاف کردند.
میگویند، یازده سپتامبر ۲۰۰۱، چهره جهان را تغییر داد. و امروز پس از ده سال، مردم هنوز آن تغییر و بازتاب ها و عواقب آن را تجربه میکنند. تخریب عراق و افغانستان، یک دهه بمباران و قتل و آدم کشی دول غربی و دولت اسرائیل، یک دهه تهدید بمبارانهای بیشتر، یک دهه مانور و تحرکات دستجات اسلامی و حاکیمت فضای میلیتاریستی، و یک دهه حاکمیت میلتاریسم آمریکا برای تحکیم موقعیت برتر خود بر جهان، آن تغییری بود که جهان در تقابل دو قطب تروریستی، تجربه کرد. دهه گذشته میلیونها نفر در خاورمیانه زندگی، امنیت، رفاه و سلامت شان، از یک طرف قربانی ماشین کشتار جمعی دول غربی به رهبری آمریکا، شد و از طرف دیگری زیر دست و بال تروریسم اسلامی و انواع و اقسام دستجات قومی و مذهبی، لگدمال شد.
اما خسارات عظیم انسانی و مدنی، تنها عواقب تقابل دو قطب ارتجاعی – تروریستی جهان نبود. حول این دو قطب، دو بنیاد ایدئولوژیک شکل گرفت، که بر جهان، از آفریقا تا آمریکای لاتین و آسیا، سیطره یافت. چهارچوب ایدئولوژیکی که خسارتش کمتر از ابعاد عظیم قربانیان مستقیم تقابل دو قطب تروریستی نبود. یازده سپتامبر، را روزی که جهان متمدن مورد تعرض تروریسم قرار گرفت، جنگ "مدنیت و بربریت" نامیدند و عملیات قطب مقابل، سیاست های سوپر ارتجاعی بوش و حمله به عراق را، دفاع جهان متمدن از خود نامیدند!
خزیدن میلیونها مردم به سنگر دفاعی، مردمی که نه یازده سپتامبر را میخواستند و نه حمله به عراق و محاصره و بمباران غزه، میدان را برای براه افتادن این بساط مغزشویی، خالی گذاشت. از طرف دیگر، میلیتاریسم و بمباران عراق و تهدیدات میلیتاریستی غرب علیه ایران بعنوان مهمترین قطب ارتجاع اسلامی، دهه گذشته را در اختیار انواع ارتجاع های محلی، قومی و اسلامی قرار داد تا تحت عنوان مبارزه "ضدامپریالیستی" میدان قدرت ارتجاعی خود را گسترش دهند و برای جنبش شان مشروعیت ایدئولوژیک دست و پا کنند. و به مردم صلح طلب و انسان دوست جهان، اعلام کردند که سهم آنها انتخاب بین این دو ایدئولوژی است، برای کنار آمدن با جنایاتی است که طرفین آفریندند!
جهان پیش از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ ، خود جهانی هارمونیک، و سرشار از صلح و صفا نبود. بمباران عراق، یک دهه بستن راه دارو و غذا برروی کودکان در عراق تحت عنوان تحریم اقتصادی، کشتار مردم بیگناه فلسطین، لگدمال شدن حقوق ابتدایی مردم زیر دست و بال ارتجاع اسلامی در ایران و افغانستان، و سیاست های میلیتاریستی نظم نوین جهانی غرب، خصلت نمای جهانی بود که هیچ بشردوست و صلح طلب و مترقی، نمی توانست خواهان تداوم آن باشد. بازگشت به عقب و تلاش برای حفظ وضع موجود، تلاش برای متوقف کردن ساعتها در جنگ دو قطب ارتجاعی، همان زمنیه ای است که صلح طلب و طرفدار وضع سابق را در منگنه "دفاع از مدنیت" بوش و "ضدامپریالیستی" گری احمدی نژاد محبوس میکند.
شکسن چهارچوب ایدئولوژیک شکل گرفته، بازکردن راه سومی برای پیشروی، تنها نسخه نجات بخش بشریت از منجلاب، عفونت و چرکی است که تروریسم دولتی غرب و تروریسم اسلامی، به جهان پاشیده اند. انقلابات جهان عرب، عروج انقلابات مترقی و مردمی در تونس و مصر، نوید شکستن چهارچوب ایدئولوژیکی را میدهد که بخصوص پس از یازده سپتامبر ۲۰۰۱ به جهان تحمیل کردند. ده سال پس از فاجعه یازده سپتامبر، ورق برگشته است و شرایط برای دخالت کمونیسم طبقه کارگر برای تثبیت این پیشروی و گسترش آن به تعرض به نظام سرمایه در سراسر جهان، را فراهم تر کرده است.
ثریا شهابی
۲۶ شهریور ۱۳۹۰