هئیت حاکمه جمهوری اسلامی ایران، تمام قد و با دستجات داخلی در قدرت و گروهها و شخصیت های از قدرت رانده شده اپوزیسیون خودی آن، به آستانه انتخابات مجلس نهم نزدیک میشود. بار دیگر مسئله تغییر آرایش هئیت حاکمه، بر متن تنش های سیاسی و اقتصادی غرب با ایران، تحریم اقتصادی و تهدیدات نظامی آن، صف بندیهایی در داخل و خارج آن بوجود آورده است.
این دور از جدال در درون حاکیمت در ایران، مراسم درون خانوادگی کم رونقی است. نه مردم، نه طبقه کارگر، نه زنان و جوانان معترضی که در انتخابات رئیس جمهوری سال ۸۸ ، به محصولات اسلام سبز "خوش بینانه" امید بستند، امروز و پس از آن تجربه، به این مراسم وقعی نمی گذارند. عروج و افول جنبش سبز، بار دیگر امید به اصلاح رژیم از درون، و توسط بخشی از هم خانواده های ارتجاع حاکم، را برباد داد و آن را تا اطلاع ثانوی به پشت صحنه راند.
شکست جنبش سبز، نه محصول تعرض طبقه کارگر و ما کمونیست هایی بود که تلاش کردیم که از ابتدا در مقابل عروج آن سد ببنیدم، که اساسا نتیجه تعرض بخش دیگر حاکمیت، اصولگرایان، بود. و امروز "غروب" آن، رکود و شکست نسل اول بنیانگزاران جمهوری اسلامی، امثال موسوی و کروبی، که سال ۸۸ برای شکل دادن به جمهوری اسلامی دوم، این بار سبز و نه سیاه، به میدان آمده بودند، بازار انتخابات مجلس نهم را کساد کرده است.
خاموش شدن مشعل پرفروز و پرافتخار اسلام سبز برای اصلاح رژیم، بار دیگر و پس از مرخص شدن دوخرداد، دیپرسیون سیاسی عظیمی در صف اپوزیسیون راست، اسلامی و غیراسلامی، را موجب شد. مشعلی که، نه تنها بر سر در هر حزب و سازمان مرتجع اسلامی در اپوزیسیون درون خانوداگی که برفراز در و دروازه اکثر سازمانها و احزاب فرصت طلب و نان به نرخ روز خور در اپوریسیون، از اکثریت و حزب توده تا چپ حاشیه ای ناسیونال رفرمیست و آکسیونیست و انواع شخصت های "دکراندیش" و ... ، برافراشته شد. به نمایندگی از مردم ایران، همصدا با نجوای داخل حکومتی برای اصلاح رژیم، در ارکستری همگانی، النگوی سبز را در مقابل بیرق سیاه گذاشتند و عروج موسوی و رهنورد، این موسسین آپارتاید جنسی و ارتجاع اسلامی در ایران را، بنام جنبش تود ها و انقلاب مردم، قلب کردند.
خاموش شدن آن مشعل فروزانی که چشمان مردم در سراسر جهان را کور کرد، تبدیل شدن آن به شمعی که تنها کورسویی از آن به جا مانده است و در گوشه ای و در حصر خانگی میسود و میسازد، بساط انتخابات مجلس نهم را سوت و کور کرده است. مراسم درون خانوادگی جمهوری اسلامی، امسال قرار است کم رونق باشد.
میگویند مردم حافظه تاریخی ندارند! این شاید حکم درستی باشد! و میگویند که مردم به امکانات دم دست خود چنگ میاندازند! این هم حکم درستی است. اما سازمانها، احزاب، شخصیت های سیاسی و رهبران جنبش های طبقاتی، هم حافظه تاریخی دارند و هم هنگامی که به امکاناتی چنگ میاندازند، آگاه اند که چه میکنند!
حسرت بازگرداندن چرخ فریبکاری به نقطه ای که، اصلاح طلبان، امثال موسوی و کروبی و خاتمی به انضمام حواریون شاعران و نویسندگان مجاز و درباریشان، هنوز در آن بروبیایی داشتند، چگونگی بازگشت به روزهای "خوش" و "آزادی" و "رقابتی" که ولی فقیه آنها را در بازی قدرت شریک میکرد، معضل امروز اپوزیسیون درون خانوادگی و در "حصر خانگی"، است! پلاتفرم این دور اپوزیسیون درون حکومتی در انتخابات مجلس نهم، برسر چگونگی بازگرداندن چرخ تاریخ به عقب، و به روزهایی است که این ها در آن "کسی" بودند! دل پیچه این اپوزیسیون در مورد اینکه "شاید تحریم کنیم، مشارکت میکنیم یا نمی کنیم، شاید با سکوت اعتراض کنیم و ..." تماما عشوه هایی است برای نرم کردن دل ولی فقیه، برای شرکت دادن دوباره یاران قدیم در تغییر آرایش حاکمیت است.
میفرمایند که:
"در انتخابات مجلس نهم، اکثریت گروههای اصلاحطلب و جریانات مخالف و منتقد آیتالله خامنهای مشارکت نخواهند داشت. این گروهها معتقدند که انتخابات سالم و رقابتی نیست و از شهروندان نیز خواستهاند در آن مشارکت نداشته باشند. با این حال رهبری جمهوری اسلامی از هماکنون میگوید که انتخابات مجلس «پرشور و با حضور قابل توجه شهروندان» برگزار خواهد شد."
با پوزش! مردم ایران اشتباها متوجه نبودند که در سی سال گذشته، با حاکیمت آقایان موسوی و رفسنجانی و کروبی و خانم رهنورد، انتخابات سالم برگزار میشد! انتخابات "رقابتی" را متوجه هستیم، که موجب اعدام قطب زاده از یاران امام شد! اما در مورد سلامت انتخابات های گذشته، معذرتا، مردم به اندازه این طیف "آگاه" نیستند. مردم جایگاه و اهمیت شوالیه های درب و داغان اسلامی که امروز از کنج حصرخانگی برخاسته و شجاعانه فرمان عدم مشارکت صادر کرده اند، و از شهروندان برای عدم مشارکت دعوت کرده اند، را متوجه نیستند! برای آگاه کردن مردم، باز به تحرکات دگراندیشان و احزاب و سازمانها و شخصیت های معتبر تری در اپوزیسیون، چون طیف توده – اکثریت و چپ و راست ناسیونال رفرمیست، که مدیای نوکر امثال بی بی سی هم آنها را روی شانه میگذارد، نیاز فراوانی است. باید دوستان تان در اپوزیسیون بیرون حکومتی را خبر کنید! که مردم را به نقش و جایگاه این شوالیه ها، در این مقطع مهم از تاریخ پر افتخار، آگاه کنند! همانطور که در جریان طلوع مهوع سبز کردند.
در جهان تا مغز استخوان خفه شده از فریبکارای و وقاحت دول بورژوایی که با انحصار کامل بر میدیای دست به اسلحه و ریاکار، تخریب و جنگ را امنیت، قتل عام کودکان و شهروندان غیر مسلح را مبارزه با تروریسم و "دمکراسی" میخواند، جمهوری اسلامی هر دو بخش آن، در حاکیمت و در اپوزیسیون، اعضا معتبر این کلوپ اند. داعیه های انتخاباتی طرفین، میگوید که این ها درس "دمکراسی" بورژوایی را خوب آموخته اند!
ثریا شهابی
۹ فوریه ۲۰۱۲