ابعاد تحریم اقتصادی ایران، هر روز عمق بیشتری میگیرد. هراس و نگرانی مردم، از آینده ای که قرار است بدست صف "بشردوستان" خشن و بی رحمی شکل بگیرد که مسکن و معاش و داروی آنها را در جدال قدرت بین خود گرو گرفته اند، ابعادش اما از تاثیرات خود تحریم ها بیشتر است.
صحبت از تاثیرات این تحریم ها بر تولیدات دارویی در ایران، کمبود آنتی بیوتیک و مواد غذایی و کالاهای اساسی مورد نیاز زندگی مردم است. خطر کمبود کالاهای اساسی و دارو بر متن "گسترش سایه جنگ بر آسمان کشور"، مستقل از وقوع یا عدم وقوع آن، میلیونها نفر در ایران را بیش از پیش نسبت به آینده نگران کرده است. هراس و نگرانی که اعتراضات مردم، جوانان، زنان و طبقه کارگر برای بهبود شرایط کار و زندگی شان را عقب زده و دستگاه سرکوب را هار تر به جان آنها انداخته است.
به روایت رسانه های دست راستی "ششلول بند" و درباری غرب، که سالهاست مستقیما از پنتاگون و سازمان های اطلاعات و امنیت خارجی دول غربی سفارش میگیرند، امثال "بی بی سی" و "سی ان ان"، این جنگ غذایی و روانی علیه اکثریت مردم ایران، یک تحریم و تهدید نظامی "بشردوستانه" است! همانگونه
که ده سال تحریم اقتصادی و کشتار میلیونها کودک عراقی و بمباران آنها "بشردوستانه" و "آزادیخواهانه" بود! این ژورنالیسم عوامفریب، این میدیای مافیایی، که از پس از پایان جنگ سرد و حمله اول به عراق رسما بعنوان بازوی میلیتاریسم غرب عمل میکند، امروز خود کمترین داعیه بی طرفی ندارد!
به روایت بخش اعظم اپوزیسیون راست و چپ "نان به نرخ روز خور" ایران، که در بی افقی مطلق علنا یا خجولانه به سناریو عروج به مدل لیبی امید دوخته است، از اتحاد فدائیان خلق و انواع سازمانهای چپ سنتی، تا صف رهبران ملون جمهوریخواهان سلطنت طلب و اصلاح طلبان اسلامی جمهوریخواه، و ... تحریم اقتصادی و هراس مردم از گسترش ابعاد آن "تنها راه" ممکن برای خلاصی مردم ایران از شر "ولی فقیه" است! ضمن اینکه "دلسوزی" به حال مردم، طبقه کارگر و محرومینی که بار فقر و گرانی و کمبود را بدوش میکشند، چاشنی فرمایشات حمایت عملی این اپوزیسیون از تحریم اقتصادی است. از جنس همان "دلسوزیهایی" که خود مبتکرین تحریم و تهدیدات نظامی، به هوا متصاعد میکنند. میفرمایند که این شرایط موجب طغیان مردم و سرنگونی رژیم خواهد شد! و مردم را یک قدم به رهایی شان نزدیک تر میکند!
به روایت این صف در اپوزیسیون، فقر و کمبود و گرانی و نگرانی از جنگ و استیصال، "هزینه ای" است که مردم ایران باید به خاطر حاکمیت جمهوری اسلامی بپردازند! پشت این روایت "شکم سیر"، منافع حقیرطیفی از اپوزیسیون بورژوایی شکست خورده خوابیده است که ناتوانی خود در تحمیل اصلاحات به هم طبقه ای هایش در قدرت را، عقیم شدن جنبش سبز اسلامی اش را، دستمایه "پرزور کردن سمبه" تحمیل هر تباهی و از جمله تحمیل یک سناریو سیاه بر جامعه ایران کرده است. این جنبش طیفی از بورژوازی است، که شانس و فرصت به قدرت رسیدن در جریان عروج جنبش سبز را از دست داد. جنبش تعمیم شکست و "خودکشی دستجمعی" خود به جامعه است! نسخه های نجات بخش این اپوزیسیون، امروز تماما دست راستی است. "ضرورت اتحاد نیروهای آزادیخواه"، بسته بندی عامه پسندی است که این طیف امروز به بازار عرضه کرده است. بسته بندی که قرار است، در دل تحریم اقتصادی و تهدیدات جنگی، بعنوان آلترناتیو ولی فقیه برای خود در بارگاه ناتو مقبولیتی دست و پا کند! آلترناتیوی که از امروز وعده میدهد که در در فردای رسیدن به مشروطه اش، بنحو "دمکراتیکی" قدرت را بین "چهل تکه" متشکل از سازمانهایی که امروز برای ایفای چنین نقشی "متحد" میشوند، تقسیم کند! همانطور که در عراق و لیبی قدرت بین "اتحاد نیروهای آزادیخواه" تقسیم شد! و قرار است در سوریه بین باندهای متشکل در "شورای ملی سوریه" تقسیم شود!
شکستن گارد دفاعی طبقه کارگر در مقابل گرانی و کمبود و بیکاری، شکستن سد دفاعی مردم، طبقه کارگر، جوانان و زنان در مقابل تعرض دستگاههای پلیسی رژیم، و نگاه داشتن آنها در انتظار محصولات سیاسی تحریم اقتصادی، مهمترین نقشی است که این اپوزیسیون امروز در صحنه سیاست ایران بازی میکند. از این رو خنثی کردن نقش و رسالت این طیف شکست خورده، یک رکن سد بستن در مقابل تحمیل تاثیرات مخرب تحریم اقتصادی و تعرض رژیم است.
تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی توسط اروپا و آمریکا، کارشناسان و متخصصین "مهندسی تحریم" را فعالانه به بکار انداخته است، تا هرچه بیشتر بار این تحریم ها و فشارها بر دوش محرومین و کارکنان جامعه بیفتد و سودآوری سرمایه در این میان، حفظ شود. در این "بازار آشفته" جنگ قدرت میان "شرق و غرب"، در دل رقابت بین دول غربی از یک طرف و به میدان آمدن قدرت های سیاسی - اقتصادی تازه پا تر از طرف دیگر، "متخصصین" و "کارشناسان" مالی و پولی مشغول یافتن راههای فرعی و جانشینی برای حفظ سودآوری سرمایه و گردش کالا و پول اند. جایگزینی بانک های غیر اروپایی به جای بانک های اروپایی، بررسی امکانات معامله و مراوده پایاپای کالاها، استفاده از واسطه های بانکی و کشوری دیگر و ....همه و همه قرار است ضامن این امر باشد که: این تحریم ها و کمبودها "آسیبی" به سودآوری سرمایه مالی و تولیدی در ایران و سایر کشورها نزند! سرمایه در دل این تحریم، راه بقا و سودآوری خود، بهر قیمت و با هر وسیله ای را باز میکند. و بار دیگر منافع خود و راههای تضمین سودآوری خود را بنام منافع جامعه و منافع طبقه کارگر اعلام میکند. و در این راه از به گرسنگی کشاندن، از بی دارویی کشتن، و خانه خرابی اکثریت مردم، ابایی ندارد.
تحریم اقتصادی، جنگ "بشردوستانه" بورژوازی با طبقه کارگر ایران، با مردم ایران، با زنان و جوانانی است که در چنگال اختناق جمهوری اسلامی، و طیفی از اپوزیسیون فاسد شکست خورده، اسیراند. این جنگ نه بر سر دمکراسی است و نه حقوق بشر و نه "رژیم چینج" در ایران!
ریشه این تعرض مستقیم به مردم ایران، همچون تعرض به مردم عراق، در تناقضات سرمایه در خود غرب خوابیده است. جهان یک قطبی، بورژوازی غرب و آمریکا در راس آن، برای نگاه داشتن خود در مسند قدرت اقتصادی - نظامی اول و سرور جهان، به این تعرضات نیاز دارد. بن بست مضمن اقتصاد غرب و بازار آزاد، ریشه تحریم اقتصادی ایران است. دولت آمریکا برای به تمکین کشانده رقبای خود در میان دول بورژوای غرب، به تمکین کشاندن قدرت اقتصادی چین، برای کنترل قدرت نظامی و سیاسی روسیه و .. نیازمند تراشیدن این "محورهای شر" است!
اختناق و ارتجاع حاکم در ایران، بهانه است. این اختناق و ارتجاع بیش از هر کس و هر کجا، سی و چند سال است از مردم ایران، از طبقه کارگر، از زنان و جوانان در ایران قربانی گرفته است. تحرکات میلیتاریستی و تحریم اقتصادی بیش از هر چیز توازن قوا بین مردم و جمهوری اسلامی، بین طبقه کارگر و بورژوازی در ایران را به نفع جمهوری اسلامی و بورژوازی تغییر میدهد. جمهوری اسلامی را هار تر به جان مردم و طبقه کارگر میاندازد.
طبقه کارگر در ایران میتواند در این میدان، پا به میدان بگذارد و در مقابل تمام انواع بشردوستان دروغین و خطرناک، قد علم کند. طبقه کارگر میتواند با اعلام خواست های مستقلانه خود، با تشکل و اتحاد خود در انواع سازمانهای کارگری و کمیته های کمونیستی، با جلب و جذب هرچه بیشتر مردم، زنان و جوانان گرد مطالبات مستقل خود علیه گرانی، بیکاری، فقر و اختناق، به میدان بیآید. و در مقابل استیصالی که از همه طرف به مردم ایران تحمیل میکنند، سد ببندد و شرایط را برای یک تعرض سازمانیافته و انقلابی به سرتاپای سرمایه در ایران، مهیا کند.
ثریا شهابی
۲۹ مارس ۲۰۱۲