آشتی جمهوری اسلامی و شیطان بزرگ٬ تسلیم و سازش و سردرگمی و سرگیجه بخش اعظم احزاب و سازمانهای اپوزیسیون درونی و بیرونی جمهوری اسلامی٬ دورنمای رسمیت یافتن جایگاه جمهوری اسلامی ایران در دامن زدن به و شرکت در مدیریت تخاصمات در خاورمیانه٬ موجی از پروپاگاند در مورد رویداهای سیاسی در ایران را به همراه آورده است.

میگویند پایان مناقشه اتمی٬ پایان جدال اکثریت مردم ایران با جمهوری اسلامی٬ پایان سرنگونی طلبی٬ پایان اعتبار چپ و کمونیسم در ایران است. 

سازمانها و احزاب ناسیونالیست و عظمت طلب ایرانی٬ عاشقان ایران قدرتمند و در رکاب غرب "آدم" و "سربلند"٬ دیروز در لباس شاهنشاهی و امروز در لباس ایران اسلامی ـ رحمانی٬ تلاش میکنند که رنگ موقعیت خود را به کل جامعه بزنند.

شکست خود در رژیم چینج و جایگزینی حاکمیت اسلام با حکومت ژنرال ها و سویل فوکول کراوتی ها را٬  یعنی آنچه که عوامفریبانه آن را سکولاریسم  میخواندند٬  به نام شکست و سازش همه اعلام میکنند.

هیاهوی ناسیونالیسم عظمت طلب که از امیرکبیر و مصدق برای اعتبار نداشته خود وام میگیرد٬ بازار معرکه  ای است که بزودی کساد و خاموش خواهد شد. هنوز تنور آن داغ نشده٬ زیر ضرب توقعات محکومین از درون جامعه قرار گرفته است.

:پژواک فشار توقعات و انتظارات از پائین را٬ در  بدنه و کریدورهای حاکمیت بشنوید  

"انجمن های اسلامی دانشجویان پیرو خط امام (ره) از دولت و سایر دستگاه های ذی ربط گشایش در سیاست داخلی به وسیله گسترش آزادی مطبوعات، فعالیت مدنی و انتخابات فراگیر با حضور همه سلیقه های درون نظام و همچنین رشد و توسعه اقتصادی درونزا را از طریق سیاست اقتصادی تولید محور، حذف مثلث ربا، رانت و فساد اقتصادی و استقرار دولت رفاهی در شرایط پساتحریم خواستار شده اند..." ٢٥ تير ٩٤ – سايت کلمه

  انجمن های اسلامی دانشجویان پیروخط امام٬ این پاره های تن نظام٬ خوب میدانند که دولت و دستگاه های ذی ربط فقط و فقط به خففان گسترده٬ که گردش به جامه انها هم می نشیند٬ مدیریت و حکومت میکنند.

پس "حضور همه سلیقه های درون نظام" برای مبارزه انتخاباتی و دست بدست شدن قدرت اگر از گذشته بدتر نباشد بهتر نخواهد بود. "سلیقه های مختلف درون نظام" برای کشورداری٬ پس از اعدام قطب زاده و فراری دادن بنی صدر و بارها و بارها زدن توی دهان خاتمی و اعوان و انصارش٬ فی الحال صفی از دوستان ولی فقیه را در حصر و ممنوع البيان و ممنوع التصویر علاف نگاه داشته است.

رفاه و آزادی های سیاسی٬ به زور و از پائین تحمیل خواهد شد. آنهم به نیروی جنبش رادیکال آزایخواهی و برابری طلبی که هرروز از جایی و به بهانه ای٬ یک روز اسید پاشی٬ روز دیگر ممنوعيت حضور زنان در استاديوم ها و حقوقهاي معوقه ودستمزد، و ... سر بلند ميکند.

این جنبش را با وعده افتخارات ملی و عظمت ایران٬ آنهم بدون تاج و تخت کیانی و با  مسجد و نماز جمعه و حکومت اسلامی، زیاد نمی توان منتظر نگاه داشت. اين را ولي فقيه خوب ميداند و خطر آن را گوشزد ميکند.  

اگر سهم دانشجویان خط امام  و سایر سلیقه های درونی نظام٬ علافی و حصر و ممنوعیت بیان و تصویر است٬ به دليل حضور و خطر این جنبش است.

  نمی توان کمی سر اختناق را شل کرد. مدعیان و شاکیان و طلبکاران٬ کارگر حقوق نگرفته٬ معلم در تنگناي فشار معیشتی گرفتار شده٬  زن و جوان خوش بین به آینده و متوقع و بلند پرواز در کمین اند.

ثریا شهابی

 ٢٠ ژوئیه ۲۰۱۵