انتخابات پارلمانی ترکیه  که در فضایی از رعب و انسداد رسانه ها و ترور و بمب گذاری برگزار شد٬ با نتیجه غیرقابل پیش بینی به نفع حزب اسلام گرا و دست راستی اردوغان به پایان رسید.  به این ترتیب و با گرو گرفتن امنیت مردم٬  دمکراسی با غلبه ترس بر خوش بینی٬ پیروز شد و بالهای خود را برفراز ترکیه به حرکت درآورد .

"انتخابات" به پایان رسید٬  "نمایندگان مردم " به این ترتیب و در این شرایط "انتخاب" شدند  و  همراه خود خوف و  ابهام بیشتر نسبت به آینده ترکیه و منطقه را جایگزین فضای آزادیخواهانه و ترقیخواهی قبلی کردند.

 اردوغان این پیروزی را نشان آن دانسته است که: "مردم ما واضحا در انتخابات اول نوامبر نشان دادند که عمل و توسعه را بر مجادله ترجیح می دهند. رای دهندگان آرزوی قوی خود به وحدت و یکپارچکی را ثابت کردند".

هر اتفاق و رویدادی مبهم باشد٬ دلیل عروج اردوغان٬ دلیل عروج فاشیسم ترک٬ و برنامه عمل آن روشن و بی ابهام است. در شرایط متحول دنیای امروز و در شرایط رقابت عنان گسیخته در کمپ بورژوازی جهانی و منطقه ای٬  در جهان سراسر در تسخیر تروریسم دولتی و میدان داری تروریسم انواع باندهای جنایی غیردولتی٬ ترکیه هم همچون همه کشورهای دیگر به یک حکومت  یک دست٬ مقتدر و “اهل عمل و قاطعیت “ نیاز دارد. اردوغان در ترکیه و سیسی در مصر تنها مدل های دولت های بورژوایی هستند که امروز در خاورمیانه قادر به کنترل اوضاع در راستای منافع بورژوازی بومی و جهانی هستند.

 اگرصف آزادیخواهی و برابری طلبی طبقه کارگر٬ کمونیسم طبقه کارگر به این قدرت  شکل ندهد٬ اگر ترقیخواهی پرولتری با قاطعیت و یک پارچه قدرت سیاسی را تصرف نکند٬ صف مقابل٬ ارتجاع بورژوایی٬ به آن شکل میدهد. ایجاد  امنیت ارتجاعی بورژوایی یا امنیت آزادیخواهانه کمونیستی و کارگری٬  تنها و فوری ترین راه حل طبقاتی در این شرایط است.  تقابل به همین روشنی و قاطعیت است.   

تا جایی که به کمپ بورژوازی مربوط میشود٬ از پیش معلوم بود که پس از  انتخابات پارلمانی ژوئن امسال و تغییر توازن قوا به نفع گروه ها و سازمانهای چپ و اپوزیسیون٬ و نرسیدن حزب اردوغان به حداکثر لازم برای تشکیل دولت٬ شکل گیری یک دولت ائتلافی در ترکیه٬ اگر غیرممکن نباشد بی تردید خطر مهلکی برای این کمپ است.

از پیش معلوم بود که تشکیل یک دولت ائتلافی در ترکیه ٬ نوعی خلا قدرت سیاسی در این کشور را بدنبال دارد. خلا و ضعف قدرت مرکزی که شرایط را برای تعرض از پایین بسرعت فراهم میکرد.  این ها از بهار عربی و انقلابات مصر و تونس درس گرفته اند. اگر آن انقلابات نتوانست و هیچ بخشی از رهبری آن نمی خواست که:  یک قدرت دولتی مقتدر غیربورژوایی٬ آزادیخواه٬ کارگری و کمونیستی را به کرسی بنشاند٬ اگر رهبری آن انقلابات “عمل و قدرت و قاطعیت “ را به جای مجادله نگذاشت و به این دلیل صحنه  تماما بدست ضدانقلاب افتاد٬ در ترکیه  بورژوازی فاشیست ترک٬ اما پاسخ روشن طبقاتی خود را تحمیل کرده است.

اردوغان نه برای تداوم بازی های پارلمانی و مذاکره با احزاب و سازمانهای اپوزیسیون و چپ و بازی دادن اتحادیه های کارگری٬ که برای تحکیم قدرت و ساکت کردن پایین باز گشته است. او٬ برخلاف سنت رایج اپوزیسیون های خود٬  توهمی به ظرفیت پارلمان و بازی های پارلمانی و انتخاباتی ندارد.

پیروزی اردوغان و جبران ضربه ای که در انتخابات ژوین امسال از احزاب و سازمانهای چپ و معترض به بی حقوقی و سرکوب   کرد زبانان ترکیه خورده بود٬ یک پیشروی روشن بورژوازی ترک٬ با پرچم اسلامی و فاشیستی است.

  در بعد داخلی٬ ساکت و خفه کردن پایین٬ یک رکن مهم سیاست اردوغان است. حفط امنیت ارتجاعی را با کوتاه کردن دست اتحادیه های کارگری و سازمانهای مدافق حق کرد زبانان٬ تعرض به احزاب سازمانهای چپ و کمونیست٬ تعرض به دستآوردهای سکولار جامعه٬ تعرض به زنان و تلاش برای اسلامیزه کردن جامعه٬ در دستور کار دارد. امکان و عدم امکان آن را٬  آگاهی٬ آمادگی و مقابله صف آزادیخواهی و برابری طلبی٬ طبقه کارگر و کمونیسم ترکیه معلوم میکند.

در بعد بین المللی٬   بورژوازی ترک و در راس آن دولت ارودغان موقعیت و امکانات بیشتری برای رقابت در اختیار دارد. امروز در کمپ ارتجاع بورژوایی و در جهان چند قطبی٬  بازیگران متعدد و رقبای مختلف هریک برای دست بالا داشتن پشت میز مذاکره و معامله٬  گوشه ای را تخریب و به حلقه های ضعیت تر تعرض میکنند.

دولت اردوغان هم با استفاده از امکاناتش در مسدود کردن شاهراه فرار قربانیان جنگ و تخریب خاورمیانه٬ و همچنین نزدیکی اش با داعش و امکان معامله گری ش با آن٬ برای مذاکره با اتحادیه اروپا خود را در موقعیت مناسب تری قرار داده است. اولین بازتاب این موقعیت مناسب٬  بلافاصه تعرض فاشیستی به پناهندگان فراری از خاورمیانه است. فی الحال دولت آلمان به حاکمیت اردوغان بر ترکیه٬  بعنوان یکی از اعضا ناتو و متحد غرب٬ برای ساکت نگاه داشتن پایین و حفظ امنیت ارتجاعی در ترکیه و بعلاوه مسدود کردن راه فرار از خاورمیانه٬   امید بسته است و آماده دادن امتیاز است.

نه اتحادیه اروپا  و نه خانم مرکل و دولت آلمان٬ مشکل بنیادینی با پذیرش یک دولت اسلام گر در این اتحادیه ندارند.  تا جایی که بهرشکل و با هر گروکشی و ارعابی نام چنین دولتی از صندوق های رای بیرون آورده شده باشد٬ و این دولت ها نشان دهند که قابلیت و توان ساکت ناگاه داشتن پایین را دارد٬ اتحادیه اروپا برای آن ها فرش قرمز پهن خواهد کرد.  مگر کسی از این “جهان متمدن” با اسلامیت و جنایات شیوخ عربستان سعودی تا روزی که این کشور جهنم سکوت بود٬ کاری داشت! حساب باز کردن بر روی تقابل و شکاف حقوق بشر و سکولاریسم دولت های غربی با دولت اسلام گرای اردوغان٬ توهم است. این تقابل ها و شکاف ها٬ بهردلیل و در هرمقطعی که سر آنها باز شود٬ بی تردید محصول فشار از پائین است تا اعتراض واقعی دولت های غربی به نقض حقوق بشر!

تا جایی که به طبقه کارگر و صف آزادیخواهی و برابری طلبی در ترکیه باز میگردد٬ تقابل با سیاست های اردوغان مهم ترین رکن تغییر اوضاع به نفع این صف است. آنچه که اردوغان و بورژوازی فاشیست ترک در دستور کار دارد٬ میتواند بعنوان آروزهای برباد رفته این صف٬ برای همیشه مدفون شود. اگر صف مقابل قربانی اوهام خود نشود. اگر صف مقابل٬ نه بعنوان اپوزیسیون معترض در صف تظاهرات ها٬ که بعنوان یک نیرو٬ یک حزب٬  یک طبقه مدعی قدرت سیاسی٬ در هرکجا و به هردرجه ای عملا کنترل اوضاع را بدست بگیرد و با این سیاست ها مقابله کند.

 از این رو مقابله با تعرض دولت اردوغان به آزادیهای سیاسی٬ جلوگیری از  تعرض به پناهندگان فراری از خاورمیانه٬ مقابله با حمله به کردزبانان٬ مقابله با تعرض به اتحادیه های کارگری و سایر سازمانها و احزاب سیاسی٬ دفاع از دستآوردهای سکولار جامعه٬ مهمترین پلاتفرم صف کمونیستی طبقه کارگر است.

این مقابله اما باید از پائین و به قدرت خود٬ شکل بگیرد. باید به قدرت خود٬ قدرت متشکل و متحد خود در محلات و کارخانجات و محل های کار٬ کنترل را بدست گرفت و جلوی سیاست های ارتجاعی اردوغان را به هردرجه ای که میتوان گرفت.

میتوان در مقابل فاشیسم ترک سد بست!  تصور اینکه دهها و صدها “کمیته کنترل محله” و کارخانه و مدرسه و دانشگاه٬ اجازه تعرض به هیچ کرد زبان٬ هیچ زن٬ هیچ سازمان و حزب و اتحادیه ای را نمی دهند٬ و با قدرت مستقیم خود جلوی تعرض را میگیرند٬ گوشه کوچکی از پتانسیل و توانی که در اعماق جامعه نهفته است را جلوی چشم میگذارد.

 تصور اینکه چند تشکل و اتحادیه کارگری علیه تعرض به پناهندگان برای مدتی دست از کار می کشند٬ تصور اینکه چند تشکل کارگری در اعتراض به حمله به کرد زبانان به اقدام موثری دست میزنند٬ تصور اینکه به محض حمله به دستمزدها٬ سوت توقف کار به صدا در می آید٬  گوشه کوچکی از  امکانات عظیمی که صف مقابل بورژوزای فاشیست ترک دارد٬ را نشان میدهد. کمونیست ها و طبقه کارگر ترکیه میتوانند ورق را برگردانند و  پایان انتخابات را به آغاز روند رشد خوش بینی و اعتماد به قدرت حکومت شوندگان٬ و برقراری یک امنیت سفید و انقلابی تبدیل کنند.

ثریا شهابی 

 ۷ نوامبر ۲۰۱۵